زبان را درکشیدن. [ زَ دَ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) ساکت شدن. سکوت کردن زبان در کشیدن : زبان را درکش ای سعدی ز شرح علم او گفتن تو در علمش چه دانی باش تا فردا علم گردد.سعدی.