زبان دری

لغت نامه دهخدا

زبان دری. [ زَ ن ِ دَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قسمتی از زبان باستانی ایران. ( ناظم الاطباء ). لغت پارسی باستان است و وجه تسمیه آنرا بعضی بفصیح تعبیر کرده اند و هر لغتی که در آن نقصانی نباشد دری گویند همچو اشکم و شکم و بگوی و گوی و بشنود و شنود و امثال اینها. پس اشکم و بگوی و بشنو دری باشد و جمعی گویند لغت ساکنان چند شهر بوده است که آن بلخ و بخارا و بدخشان و مرو است و بعضی گویند دری زبان اهل بهشت است که رسول صلی اﷲ علیه و آله فرموده اند که : «لسان اهل الجنّة عربی او فارسی دری ». و ملائکه آسمان چهارم به لغت دری تکلم میکنند و طایفه ای برآنند که مردمان درگاه کیان بدان تکلم میکرده اند و گروهی گویند که در زمان بهمن اسفندیار چون مردم از اطراف عالم بدرگاه او می آمدند و زبان یکدیگر را نمی فهمیدند، بهمن فرمود تادانشمندان زبان فارسی را وضع کردند و آنرا دری نام نهادند یعنی زبانی که بدرگاه پادشاه تکلم کنند و حکم کرد تا در تمام ممالک به این زبان سخن گویند و جماعتی برآنند که وضع این زبان در زمان جمشید شد و بعضی دیگر گویند که در زمان بهرام. ( برهان قاطع ). رجوع به سبک شناسی بهار ج 1 صص 19-25 و مقدمه برهان قاطع چ معین ص 25 ببعد و مقدمه لغت نامه و دری و ایران شود.

فرهنگ فارسی

قسمتی از زبان باستانی ایران

پیشنهاد کاربران

این گفتار را برای دشمنان زبان پارسی و تحریفگران مینویسم.
چیزی به نام زبان دری در این جهان وجود ندارد، دری لقب زبان فارسی یا به طور دقیق تر گونه ای از زبان فارسی است که در ادبیات و دربار کاربرد داشته و امروز هم دیوانداری و نامه نگاری و کتاب نویسی در کشور ما بدان است.
...
[مشاهده متن کامل]

دری یعنی من سخن خود به زبان فارسی را در حین نوشتن به این گونه بنویسم و این دری است.
ولی اگه بیام اینجوری حرف بزنم و چیزی بنویسم با اینکه هنوز دارم فارسی حرف میزنم ولی زبون من دیگه دری نیست صرفا فارسیه. ( از نوع وری! )
در کشور ما زبان فارسی گونه دری رسمی است ولی هیچکس و هیچ فارسی زبانی زبان مادریش دری نیست و به یکی از گویش های فارسی مانند تهرانی کرمانی اصفهانی سیستانی خراسانی یزدی بندری شیرازی فسایی قمی و. . . سخن میگوید که با اینکه دستورشان منطبق بر فارسی دری است اما هنجارهای آوایی و کمی واژگانی آنها میان آنها و دری تفاوت ایجاد می کند.
این را هم باید بیفزایم که دری خواندن زبان فارسی توسط افغانستان که از زمان تاسیس خود پیوسته دولتش به دست پشتون ها بوده هیچ چیز جز برای جدایی فکندن میان فارسی زبانان این سو و آن سوی مرز نیست.
تاجیکان و هزارگان فارسی زبان تا ۱۰۰سال پیش زبان خود را فارسی می دانستند و جالب اینجاست که هنوز آنها توسط پشتون ها در گفت و گوی روزانه "فارسیوان" خطاب می شوند!
به همین شیوه در کشور تاجیکستان هم نام این زبان را تاجیکی گذاشتند درحالی که هیچ شاعر تاجیکی از رودکی سمرقندی تا حضرت مولانا زبان خود را دری یا تاجیکی نه بلکه پارسی خوانده.
مولوی میگوید
پارسی گو گرچه تازی خوشترست
عشق را خود صد زبان دیگر است
مسلمانان مسلمانان زبان پارسی گویم
که نبود شرط در جمعی شکر خوردن به تنهایی!