زبان درخطر

دانشنامه عمومی

زبانِ درخطر به زبانی گفته می شود که در معرض نابودی باشد. تعداد گویشوران یک «زبان درخطر» لزوماً کم نیست، بلکه حتی اگر تعداد آن ها طی مدت به نسبت کوتاهی در حال کاهش شدید بوده باشد، باز با آن به سان زبان درخطر برخورد می شود.
نیمی از زبان های شناخته شده جهان با خطر نابودی روبرو هستند و گسترش راه های ارتباطی سرعت این نابودی را افزایش می دهد.
یکی از عوامل تأثیرگذار و تهدید کننده زبان ها و گویش های قومی و روستایی، مهاجرت های مهار گسیخته از روستاها و شهرهای کوچک به کلان شهرها بوده و هست. با اوج گرفتن زندگی شهری و میل به صنعتی شدن و به ویژه تمرکز واحدهای صنعتی در جوار شهرهای بزرگ با هدف نزدیکی به بازار مصرف و تأمین نیاز این واحدها به کارگر و از سوی دیگر، جفا و بی توجهی در حق کشاورزی و دامداری سنتی و باغداری، از دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی، کشور با اوج گیری مهاجرت از روستاییان به شهرها، روبه رو شد. این مهاجران و به ویژه نسل های بعدی آن ها در جامعه شهری مستحیل شده و حتی مایل یا قادر به حفظ خود به عنوان «خرده فرهنگ» نیز نبودند. با به محاق رفتن مهاجران روستایی و گم شدن آن ها در جامعه و جمعیت شهری، زبان و فرهنگ آن ها و حتی هویت اصیل آن ها نیز در هیاهوی شهر از یاد رفت.
یکی دیگر از عوامل مؤثر بر نابودی زبان های محلی، انقلاب ارتباطات و رشد سریع وسایل ارتباط جمعی به ویژه رسانه های تصویری و شنیداری است. راه یابی رادیو و در ادامه تلویزیون به روستاها، موجب آگاهی روستاییان از واقعیات بیشتر شد. یک واقعیت اینکه، دنیای بهتری خارج از روستا وحود دارد. دنیایی زیبا و پاکیزه و مرفه. دنیایی سرشار از امکانات، شادی، آسایش و خوبی و خالی از ملال و رنج و سختی. دنیایی که در آنجا فاصله میان خواستن تا به دست آوردن، بسیار کوتاه بود. روستایی در آرزوی رسیدن به آرمان شهر معرفی شده در رادیو و تلویزیون، راهی جز فرار از روستا و پناه بردن به شهر برای خود تصور نمی کرد. فرار از روستا نیز لاجرم به فرار از زبان، فرهنگ، هویت و خویشتن خویش، منتهی شد.
از زمان های بسیار دور زبان ها به دنیا آمده اند، زیسته اند و از میان رفته اند. اما امروزه با سرعتی بی سابقه در حال نابودی اند. اکنون در جهان در هر سال ده زبان خاموش می شود و زبان شناسان پیش بینی می کنند اگر این روند ادامه یابد؛ نود درصد زبان ها تا سدهٔ آینده رو به خاموشی خواهند رفت. از آنجایی که فرهنگ وابسته به زبان است، با زبان شکوفا می شود به حیات خود ادامه می دهد و منتقل می شود؛ با مرگ هر زبان فرهنگ وابسته به آن نیز در معرض نابودی قرار می گیرد. از سوی دیگر هر زبانی سازگاری های ضروری با شرایط ویژهٔ اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی را برای گویشورانش فراهم کرده و امکان شناخت هستی از دریچه ای ویژه را برای آنها میسر می سازد؛ لذا مرگ زبان ها به مثابه نابودی همهٔ این امکان های ضروری برای حیات اجتماعی و تداوم فرهنگ است.
عکس زبان درخطرعکس زبان درخطرعکس زبان درخطر
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس