زبان در دهان دواندن ؛ کنایه از کمال بی تکلفی و بیحجابی بود و این در حالت کمال ملاعبت و اتحاد زن و مرد میباشد لهذا در محاورت شایع است که زبان فلانی در دهان فلانی است. ( آنندراج ) ( ارمغان آصفی ج 2 ص 6 ) :
ز بس چرب و نرمی و افسون و فن
بتان را دواند زبان در دهن.
ظهوری.
ز بس چرب و نرمی و افسون و فن
بتان را دواند زبان در دهن.
ظهوری.
زبان در ته زبان داشتن ؛ هر دم چیزی گفتن و برگفته خود ثابت نبودن. ( آنندراج ) ( ارمغان آصفی ج 2 ص 7 ) :
چه اعتماد کند کس بوعده ات ای گل
که همچو غنچه زبان در ته زبانداری.
ناصر بخاری ( از ارمغان آصفی ) .
چه اعتماد کند کس بوعده ات ای گل
که همچو غنچه زبان در ته زبانداری.
ناصر بخاری ( از ارمغان آصفی ) .