زبان بگشادن

لغت نامه دهخدا

زبان بگشادن. [ زَ ب ُ گ ُ / ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) زبان بگشودن.زبان برگشادن. سخن گفتن. آغاز سخن کردن : و عالم بدین تهنیت زبان بگشاد. ( سند بادنامه ص 14 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس