زبان بندی. [ زَ بام ْ ب َ ] ( حامص مرکب ) اظهار و بیان گواهان بقید قلم درآوردن. ( آنندراج ). شهادت شاهد. || افسونگری. ( ناظم الاطباء ). عملی که جادویان و دعانویسان ادعا کنند که دشمنان را از گفتارهای بد نزد پادشاه یا شوهر و غیره بازدارد. عمل سحری که دشمنان را از غیبت و بدگویی کسی بازدارد. || زبان بند شدن.