زایاندن


معنی انگلیسی:
deliver

لغت نامه دهخدا

زایاندن. [ دَ ] ( مص ) یاری دادن به زچه گاه زادن. زایاندن ماما زاچه را. زایانیدن. و رجوع به زایانیدن شود.

فرهنگ فارسی

به زادن واداشتن، هنگام زاییدن بچه اوراگرفتن
( مصدر ) یاری دادن به زائو هنگام زاییدن .
یاری دادن بزچه گاه زادن زایاندن مامازاچه

فرهنگ معین

(دَ ) (مص م . ) یاری دادن به زائو به هنگام زادن .

فرهنگ عمید

کمک کردن به زائو هنگام زاییدن و بچۀ او را گرفتن، به زادن واداشتن، مامایی کردن.

پیشنهاد کاربران

بپرس