زاکی. ( ع ص ) از زکو، پاکیزه و نیکو. ( اقرب الموارد ) :
صبا عبیرفشان گشت ساقیا برخیز
و هات شمسةَ کرم مطیّب زاکی.
حافظ.
زاکی. ( اِخ ) ابن کامل قطیفی مکنی به ابوالفضائل و ملقب به اسیرالهوی و مهذب هبتی شاعر متوفی 546 هَ. ق. است. وی شاعری رقیق الشعر، ادیب و فاضل بود. و این چند بیت نمونه ای از اشعار اوست :
عیناک لحظهما امضی من القدر
و مهجتی منهما اضحت علی خطر
یا احسن الناس لولا انت ابخلهم
ماذا یضرک لو متعت بالنظر.
در قصیده ای دیگر گوید:
عجبت من جفنه بالضعف منتصراً
علی القلوب و یقوی و هو منکسر
شهود صدق غرامی فیک اربعة
الوجد و الدمع و الاسقام و السهر.
( از معجم الادباء ج 11 صص 151 - 153 ).