زاهدبیک

لغت نامه دهخدا

زاهدبیک. [ هَِ ب َ ] ( اِخ ) ( زاهدبک ) ابن عزالدین شیر از حکام حکاری ( کردستان ) بود و به شاه اسماعیل صفوی ابراز اطاعت کرد و منظور نظر شاهانه گشت و از عنایت بی غایت خسروانه منشور ایالت موروثی بدو ارزانی داشته و گاهی او را خطاب بلفظ عمی میکرده است. ( تاریخ کرد رشید یاسمی از شرفنامه چ مصر ). وی در 907 هَ. ق. درگذشت.رجوع به معجم الانساب و الاسرات الحاکمه ص 385 شود.

زاهدبیک. [ هَِ ب َ ] ( اِخ ) فرستاده ( ایلچی ) شاهزاده میرزا سلطان خرم فرزند محمدسلیم ، پادشاه هندوستان است که از طرف وی به ایران آمد و چون در مشهد آوازه عزیمت شاه عباس را بخراسان شنید، توقف کرده تا در آنجا با تشریفات مخصوص بخدمت شاهنشاه ایران رسید و هدایای نفیس شاهزاده هندی را تقدیم داشت و بعرض رسانید که چون حضرت شاهزاده از جانب پدر نامدار عالیمقدار بین الاخوان بخطاب عالی شاه جهانی مخاطب و ممتاز گردیده ، التماس شهزاده آن است که از موقف معلی شاهی ظل اللهی بدین خطاب نامی معزز و گرامی گردد، لهذا در آن صحیفه لطیفه این بیت از واردات طبع میرزا ملک مشرقی نگاشته ، کلک عطوفت سلک گردید:
ز خرمی شد از آن بخت روزگار جوان
که نور دیده خورشید گشت شاه جهان.
رجوع به تاریخ عالم آرای عباسی چ امیرکبیر ج 2 ص 976 و 977 شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس