زانوزنان. [ زَ ] ( ق مرکب ) در حال زانو زدن : یکی اسپهی هم چو صبح امیدمزین به زین وقطاس سفیدگرفتش به رسم غلامان عنان کشیدش بدستورزانوزنان.ملا عبداﷲ هاتفی ( از آنندراج ).