زانو زدن در برابر کسی

پیشنهاد کاربران

زانو زدن در برابر کسی ؛ مجازاً، مقلوب او شدن.
- || بمعنی نشستن با ادب باشد. چنانکه در نماز نشینند. ( غیاث اللغات ) . به ادب نشستن. ( آنندراج ) : آنگه زن آمد و پیش عیسی زانو زد و گفت ای خداوند مرا یاری ده. ( انجیل معظم چ اول ص 118 ) . اکابر طبرستان بیعت کردند و پیش سریر اصفهبد زانو زده که ما بندگان و بنده زادگان خاندان توئیم. ( تاریخ طبرستان ) .
...
[مشاهده متن کامل]

به هر گوشه مهیا کرده جائی
برو زانو زده کشورخدائی.
نظامی.
نزد پیغمبر به لابه آمدند
همچو اشتر پیش او زانو زدند.
مولوی

بپرس