زاموسقه

لغت نامه دهخدا

زاموسقه. [ ق َ / ق ِ ] ( از روسی ، اِ ) متخذ از زاماسکه روسی. بطانه روغن بزرک و گل قزوین سرشته که شیشه را با آن به در و پنجره استوار کنند. در تداول امروز زامسقه و زامسکه نیز معمول است.

فرهنگ فارسی

متخذ از زاماسکه روسی
( اسم ) مادهای که قبل از رنگ کاری در پنجره میز صندلی و غیره ترتیب دهند تا به وسیله آنها ناهمواری های آنها را برطرف کنند و سپس آنها را رنگ نمایند .این ماده در نگه داری شیشه های عمارت و الصاق آنها به پنجره نیز به کار میرود .

مترادف ها

putty (اسم)
بتونه، زاموسقه، سرنج، ادم ساده و زود باور

gesso (اسم)
بتونه، سطح پوشیده از بتونه، زاموسقه

پیشنهاد کاربران

بپرس