زالواب

لغت نامه دهخدا

( زالوآب ) زالوآب. ( اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان. واقع در 20کیلومتری شمال کوزران ، سر دوراهی ثلاث به جوانرود. منطقه آن دشت و سردسیر و سکنه آن 200 تن اند که بزبان کردی و فارسی تکلم میکنند، آب آن از چشمه و چاه و محصول آن غلات و حبوب و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

زالوآب. ( اِخ ) دهی است از بخش زرین آباد شهرستان ایلام. واقع در 3000گزی خاور بهله و 2000گزی خاور راه مالرو زرین آباد، منطقه آن کوهستانی وگرمسیر. و سکنه آن 40 تن اند که بزبان کردی و مختصری عربی تکلم میکنند و اهالی آن زمستانها بمرز عراق میروند و آب آن از چشمه تأمین میشود و دارای محصول غلات و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
زالواب. ( اِخ ) دهی است از دهستان پایروند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان. واقع در 31000گزی شمال خاوری کرمانشاه و کنار راه مالرو کرمانشاهان. منطقه آن کوهستانی و سردسیر و سکنه آن 180 تن اند که بزبان کردی و فارسی تکلم میکنند. آب آن از چاه و چشمه و محصول آن مختصری غلات و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

پیشنهاد کاربران

زالو اب ابی که زالو در انزندگی می کند
زالو اب نامی دیگر از زالو آب
آبی که که دارای دمای مناسب برای زندگی کردن زالو است . این آب چون حامل زالو هستند وقتی حیوان از آنها می نوشد دچارزالو گرفته گی می شوند واگر درمان نشوند می میرند

بپرس