زاله

لغت نامه دهخدا

( زالة ) زالة. [ زال ْ ل َ ] ( اِخ ) از شهرهای طرابلس ( مغرب ادنی قدیم ) بوده است. رجوع به معجم الخریطة التاریخیة للممالک الاسلامیه ص 101 شود.

گویش مازنی

/zaale/ نرمه ی گوش - کدوی سبز کوچک که گلش باقی مانده باشد – کال و نارس & زهره کیسه صفرا

دانشنامه عمومی

زاله (رود). ساله یا سال رودی است در آلمان که به البه می ریزد. از شمال شرق باواریا سرچشمه می گیرد و طولش حدود ۴۲۷ کیلومتر است. [ ۱]
عکس زاله (رود)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

زالِه (Saale)
رودی در شرق آلمان، به طول ۳۶۴ کیلومتر. از فیشتل گبیرگهسرچشمه می گیرد، با جریان یافتن در جهت شمال از یناو هالهمی گذرد و در ۲۶کیلومتری جنوب شرقی ماگدبورگبه رود البمی پیوندد. ۱۶۰ کیلومتر از رود زاله تا ناومبورگقابل کشتی رانی است.

پیشنهاد کاربران

زاله: هر یک از بخش ها ی تقریبا مساوی یک مزرعه ، کَرت یا کَرد.
نمونه:وقتی که زاله می بندند وآب به زمین می برند. ( کلیدر، ج۶، ص۱۷۷۵ )
محمدجعفر نقوی
مثل یک لاک پشت بزرگ که پای زاله خوابیده باشد.
کارنامه ی سپنج
محمود دولت آبادی
زاله/ z�lă : دیوار خاکی، مرز بین دو قطعه زمین.
مانند: - مشغولیم. آیش، زاله بندی، بالاخره بی کار نمی گذرانیم.
کلیدر
محمود دولت آبادی
زاله/ z�lă : دیوار خاکی، مرز بین دو قطعه زمین .
مانند: نزدیک سگ ها، کلمیشی کنار کلوخ های زاله، زمین گیر، بر زمین نشسته بود.
کلیدر
محمود دولت آبادی
این واژه را در هیچ فرهنگی مشاهده نشده است، به احتمال از گویش های مردم سبزوار باشد.

بپرس