زاقارت
اصطلاحات و ضرب المثل ها
ضایع، سه، غیر عادی. مثال: این لباست خیلی زاقارته، اوضاع مالی زاقارته
پیشنهاد کاربران
امروز یکی اینو به من گفت. من هیچکاری نکردم فقط می خواستم از اینور خیابون برم اونطرف. یه ماشین اومد و به من گفت� زاقارت�! من فقط این شعر مولوی رو زمزمه کردم:
از خدا جوییم توفیق ادب
بی ادب محروم گشت از لطف رب
بی ادب تنها نه خود را داشت بد
بلک آتش در همه آفاق زد
از خدا جوییم توفیق ادب
بی ادب محروم گشت از لطف رب
بی ادب تنها نه خود را داشت بد
بلک آتش در همه آفاق زد
به معنی خراب و زشت در دیکشنریه ختی فم
دقت کنید که آرت Art به معنی هنر هست ،
بد نیست که این واژه رو هنر کلاغی ترجمه کنیم 🤣
بد نیست که این واژه رو هنر کلاغی ترجمه کنیم 🤣
ترنس به نوعی متفاوت از هر نظر ناهمگن هست ظاهر باطنش هماهنگ نیست
زاقارت به معنی بدترکیب ، زشت، به درد نخور
به درد نخور ازنظر ظاهر ، نازیبا ، نا هماهنگ، بد ترکیب
بیخود و به دردنخور
ناکارا، به درد نخور، خراب، کهنه
صفتى غیر رسمی است که در محاورات معمولاً براى وسایل نقلیه یا سایر وسایل و ماشین هاى مکانیکى و برقى به کار مى رود.
مى توان آن را معادل «در پیت»، «فکسنى» یا «لکنته» هم دانست.
زاقارت هم گفته مى شود.
صفتى غیر رسمی است که در محاورات معمولاً براى وسایل نقلیه یا سایر وسایل و ماشین هاى مکانیکى و برقى به کار مى رود.
مى توان آن را معادل «در پیت»، «فکسنى» یا «لکنته» هم دانست.
زاقارت هم گفته مى شود.
زِپِرتی!، فَکَسَنی ( فَکَستَنی ) !
در گویش بازاری و تهرانی ( کوچه بازاری ) و ترکی -
زا: بن فعل ( مصدر ) زاییدن!
قارت: ناجور، بدشکل، بی قواره، کج و چوله! - نامیزان، ناهماهنگ، نابرابر
یعنی: زایشی که خیلی بد شکل و ناجور باشد، زایمانی که بچه ای نابرابر، نامیزون به دنیا بیاید که بیشتر زمان ها بچه نارس می شود و شاید بمیرد!
... [مشاهده متن کامل]
معنی: جواد ( جوات ) ، بی کلاس و بی ریخت، مسخره، ضایع، خَز!
زا: بن فعل ( مصدر ) زاییدن!
قارت: ناجور، بدشکل، بی قواره، کج و چوله! - نامیزان، ناهماهنگ، نابرابر
یعنی: زایشی که خیلی بد شکل و ناجور باشد، زایمانی که بچه ای نابرابر، نامیزون به دنیا بیاید که بیشتر زمان ها بچه نارس می شود و شاید بمیرد!
... [مشاهده متن کامل]
معنی: جواد ( جوات ) ، بی کلاس و بی ریخت، مسخره، ضایع، خَز!