من یکی زافه بدم خشک و به فرغانه شدم
مورد گشتم تر و شد قامت چون نارونا.
ابوالعباس ( از فرهنگ سروری ).
|| خارپشت را گویند و آن جانوری است. ( لغت فرس اسدی ص 502 ) ( برهان قاطع ) ( فرهنگ جهانگیری ). فارسی قنفذ است. ( فهرست مخزن الادویه ) : روی و ریش و گردنش گفتی برای خنده را
در بیابان زافه ای ترکیب کردی با کشف.
( لغت فرس اسدی ).