زاغه طاسبندی

لغت نامه دهخدا

زاغه طاسبندی. [ غ َ ب َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ترک نشین شهرستان ملایر. واقعدر 33000 گزی شمال شهر ملایر و 9000گزی خاور راه ملایر به همدان. منطقه کوهستانی ، معتدل و مالاریائی و زبان سکنه آن ترکی و فارسی است. آب آن از قنات و محصول آن غلات میباشد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

دهیست از دهستان ترک نشین شهرستان ملایر

پیشنهاد کاربران

زاقه طاسبندی یعنی زاغه از توابع طاسبندی این ها جدا از هم هستن زاغه خودش یک روستا هستش طاسبندی یک ده بزرگتر از زاغه،
زبان مردم زاغه لری هستش لری ( لک ) و زبان مردم طاسبندی ترکی هستش لر های زاغه از تبعید شده های دوره رضا خان و یا قاجار هستن زبان مردم زاغه با زبان مردم کلاردشت یکی هستش اونها هم از تبعید شده ها هستند
...
[مشاهده متن کامل]

من لکم مرا با نام نامی لک بخوانید
زبان لکی هویت مت است
قوم بزرگ لک با لُر برادر است
قوم لک هضم هیچ قومی نمی شود
اینجا زاغه است
ایمه لکیم برا یکیم
زبان مردم زاغه لک است نه ترک. به دیدن این روستا هم بیایید
اولین بار معنی طاسبندی را از بزرگان روستا شنیدم . طاسبندی از اسم زنی خان روستا بوده ونخسین بند سنگی را در غرب رود خانه احداث کرده گرفته شده . یعنی طاووس بندی بوده که بمرور زمان به طاس بندی تبدیل شده است.
...
[مشاهده متن کامل]
دیگر اینکه ازشخصی که توسرکانی بود ومطالعه کاملی از کل منطقه داشت البته در تهران شنیدم که کلمه طاسبندی از تاش بندی گرفته شده که کلمه ترکی بوده ومعنی بندسنگی را میدهدکه بر روی غرب روخانه احداثشده بوده. این بود اطلاعات اینجانب که امید است درست باشد . البته شنود بوده نه مستند

بپرس