زار وک = بسیار گزنده زار= - زهر و صفت ساز = زهرو - چون ترس و ترسو و هند و هندو کاف فارسی پهلوی برای تاکید و تفضیلی کردن مانندترسوک - هندوک - گریوک از گریه - سوزوک = حسود - بخروک پر خور - ترتروک - بادوک - باد کننده لاف زننده - پفوک پف کرده اماس براورده - مردمان فارس بزرگ همگی بیشتر صفات را با همین شیوه میگویند گاهی تا واگه های عربی را نیز به همین روش میگویند چون بخلوک - عنتروک -
... [مشاهده متن کامل]
-
زاروک دیگر به کودکان میگویند و کاف ان بیشتر تحبیبی است
... [مشاهده متن کامل]
-
زاروک دیگر به کودکان میگویند و کاف ان بیشتر تحبیبی است
زاروک، زَهر پسوند اوک = زهراوک، چیزی که زهر دارد،
در گویش فارسی جیرفت به زنبور گویند
در گویش فارسی جیرفت به زنبور گویند
در شهربابک کرمان به زنبور گفته می شود