زارخور

لغت نامه دهخدا

زارخور. [ خُوَرْ / خُرْ ] ( ص مرکب ) طفلی را گویند که اندک خورد و فربه نشود و بنالد. ( آنندراج ) ( فرهنگ شعوری ). رجوع به زاخوست ، زاخوستی و زاخوست شدن شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس