زاران

لغت نامه دهخدا

زاران. ( نف ) نالان. گریه کنان. زاری کنان. || ( اِ ) ج ِ زار. رجوع به زار شود.

فرهنگ فارسی

گریه کنان زاری کنان

فرهنگ عمید

زاری کنان، گریه کنان، نالان.

پیشنهاد کاربران

زار ( زاران در شکل جمع ) به شکل پسوندمکانی بعد از اسم نیز می نشیند . . . مانند؛ گل - گلزار ، مَرغ - مرغزار ، سبزه - سبزه زاران
زار می تواند پسوند مکانی هم باشد مانند: گلزار . . . سبزه زاران . . .

بپرس