زار گفتن

پیشنهاد کاربران

زار گفتن ؛ بزاری و ناله یا بعجز سخن گفتن :
سپهبد از آن کار شد دردمند
همی گفت زار ای گو دردمند.
فردوسی.
همی گفت زار ای سوار دلیر
کز او بیشه بگذاشتی نره شیر.
فردوسی.

بپرس