زاد و ولد کردن


معنی انگلیسی:
breed, procreate
to procreate

لغت نامه دهخدا

زاد و ولد کردن. [ دُ وَ ل َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از زائیدن فرزندان و بوجود آوردن اولاد بسیار.

فرهنگ فارسی

کنایه از زائیدن فرزندان و بوجود آوردن اولاد بسیار

مترادف ها

multiply (فعل)
تکثیر کردن، ضرب کردن، زاد و ولد کردن

پیشنهاد کاربران

خب زائین فرزندو بوجود آوردن اولاد هر دو یک معنی ومفهوم دارد. فرزند یعنی اولاد. چرا در کنار واژه فارسی واژه عربی؟زاد فارسی. ولدعربی. زائیدن فرزند و بوجود آوردن اولاد یک جمله کاملاً غلط است. یعنی اول زائیدن فرزند بعداً بوجود آوردن اولاد. مگر فرزند تکامل میکند وبعد اولاد میشود. 😂

بپرس