زاد دان

لغت نامه دهخدا

زاددان. ( اِ مرکب ) چیزی یا جائی که زاد در آن نهند. مزدوده. انبان توشه.

فرهنگ فارسی

چیزی یا جائی که زاد در آن نهند مزدوه انبان توشه

پیشنهاد کاربران

زاد =یعنی ( چیز ) دیدین ما هی حرف زدنی میگیم چیز ، چیزه تر کام میگن زاد، زاده
این یک کلمه ترکی بود که معنی "چیز" می دهد . ( زاد دان :این ها = از این چیزها {اسم مجهول} )

بپرس