زاد الرکب

لغت نامه دهخدا

زادالرکب. [ دُرْ رَ ] ( اِخ ) اسبی که سلیمان علیه السلام به ازد عطا فرمود وقتی که ایشان پیش آن حضرت برسولی آمدند. ( آنندراج ). و صاحب عقدالفرید آرد: گروهی از قبیله ازد که با سلیمان بن داود علیه السلام خویشاوندی داشتند بر او درآمدند و بهنگام بازگشتن ، از سلیمان توشه راهی خواستند که ایشان را تا رسیدن به بلادشان کفایت کند، سلیمان یکی از اسبانی که از پدر به ارث برده بود [ و داستان عرضه شدن آن اسبان بر وی در یک روزدر قرآن مجید یاد شده است ] بدیشان بخشید. این اسب چنان بوده که در هر منزلی فرود می آمدند یکی از ایشان بر آن سوار میشد و از پی شکار میرفت و هر آهو و گاووحشی که بچشم میدید شکار میکرد و بازمیگشت و هیچ شکار را از چنگ این اسب چالاک راه گریز نبود از این رو نام این اسب را زادالرکب گذاردند و اکنون همه اسبهای عربی از نژاد آن اسب اند. ( عقدالفرید ج 1 ص 122 ).

زادالرکب. [ دُرْ رَ ] ( اِخ ) لقب سهیل بن المغیره مکنی به ابی امیه پدر ام سلمه همسر پیغمبر( ص ). ( تاریخ طبری چ دخویه ج 13 ص 2242 ).و در ص 2356 آن کتاب آمده است : ابی امیه را بدان سبب زادالرکب می نامیدند که مخارج سفر همراهیان را بتنهائی می پرداخت و همواره همسفران میهمان او بودند - انتهی. و مثل اقری من زادالرکب درباره ابی امیه از اینجا گفته شده است. ( تاج العروس ). و رجوع به تاریخ طبری چ دخویه ج 3 ص 1138 شود.

فرهنگ فارسی

اسبی که سلیمان علیه السلام به ازد عطا فرمود وقتی که ایشان پیش آن حضرت برسولی آمدند

پیشنهاد کاربران

بپرس