دیکشنری
مترجم
بپرس
زاجه
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
زاجه. [ ج ِ ] ( ص ، اِ ) زاچه. زاج. زن نوزای. رجوع به زاج و زاچه شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها