زابگریدن

پیشنهاد کاربران

من کنم پیش تو دهان پرباد _
تا زنی بر لپم تو زابگری __
( رودکی )
زابگَریدَن. دهان را پرباد کردن. چیزی را پرباد کردن.

بپرس