زئبقه

لغت نامه دهخدا

( زئبقة ) زئبقة. [ زِءْ ب َ ق َ ] ( اِخ ) جد ابوالقاسم هبةاﷲبن علی. محدث است. ( منتهی الارب ) ( تاج العروس ).

زئبقة. [ زِءْ ب َ ق َ ] ( اِخ ) جد اعلای ابوبکر احمدبن محمد تمار. محدث است. ( تاج العروس ) ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس