ز بس. [ زِ ب َ ] ( حرف اضافه + اسم ) ( از:«ز» مخفف از + اسم ) از کثرت. از انبوه : ز بس ناله نای و بانگ سرودهمی داد دل جام می را درود.فردوسی.بیاراست بزمی چو خرم بهارز بس شادمانی گو نامدار.فردوسی.ز بس ناله بوق وهندی درای همه مرد را دل برآمد ز جای.فردوسی.و رجوع به ازبس و بس شود.