ریگناک

لغت نامه دهخدا

ریگناک. ( ص مرکب ) ریگی. || جایی که دارای ریگ باشد. ( ناظم الاطباء ): دمث ؛ جای نرم ریگناک. نهر سهل ؛ جوی ریگناک. ( منتهی الارب ). زراغن و زراغنگ ؛ زمین ریگناک. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

ریگی . یا جایی که دارای ریگ باشد .

پیشنهاد کاربران

بپرس