ریگ روان ، روان ریگ ؛ ریگ متحرک. ( از برهان ) ( از ناظم الاطباء ) . مجموعه ریگ که در بیابانها به سبب وزش باد از سویی به سویی حرکت می کندو پشته هایی از ریگ تشکیل می دهد. ( فرهنگ فارسی معین ) . آن ریگ که جانب شمالی و مانند آب باشد و در آنجا جانور نمی زید و آن ریگ همه نقره فام است و هر چشمه که از آن برمی آید آب وسیماب آمیخته می باشد و آب بالاتر می رود و سیماب فرود، و هرکه از آن آب بخورد، بمیرد. ( آنندراج ) ( شرفنامه منیری ) ( برهان ) :
... [مشاهده متن کامل]
بیابانش پیش آمد و ریگ و دشت
تن آسان به ریگ روان برگذشت.
فردوسی.
رمل هست
( رمل )
نام کتابی که نوشته ی استیو تولتز در ادامه ی کتاب �جز از کل�
بر اساس مفهوم �جز از کل� ترس از زندگی درون مردم را بیان میکند و ترس از ادامه ی زندگی.
اما کتاب�ریگ روان� ترس از مرگ رو بیان میکند. ترس از لحظه ی مرگ، لحظات پایانی زندگی، دنیای پس از مرگ و. . .
رمل