ریچارد مک کی رورتی ( به انگلیسی: Richard Rorty ) ( زادهٔ ۴ اکتبر ۱۹۳۱ – درگذشتهٔ ۸ ژوئن ۲۰۰۷ ) ، از مهم ترین فیلسوفان تحلیلیِ معاصر و به عقیدهٔ برخی بزرگترین فیلسوف آمریکایی است. وی نظرات بدیعی در سنت پراگماتیستی ارائه کرده است. هرچند برخی او را به دلیل عقاید نسبی گرایانه اش پسامدرن دانسته اند، وی چنین عنوانی را نمی پذیرفت و آن را اساساً بی معنا می پنداشت. [ ۱] اگر بخواهیم دقیقتر ردهٔ رورتی را بیان کنیم باید او را فیلسوف پسا تحلیلی ( post - analytical ) عمل گرا بنامیم.
رورتی در ۴ اکتبر ۱۹۳۱ در شهر نیویورک و در خانواده ای چپ، اصلاح طلب و ضد استالینیسم متولد شد. بر طبق گفتهٔ خود خانوادهٔ او اگر تروتسکیست نبودند، لااقل سوسیالیست بودند. [ ۲] او در ۱۹۴۶ به دانشگاه شیکاگو راه یافت، جایی که شاگرد کسانی چون رودلف کارناپ، چالرز هارتسهورن و ریچارد مک کئون بود. در ۱۹۴۹ مدرک کارشناسی علوم انسانی و در ۱۹۵۲ کارشناسی ارشد خود را از همان دانشگاه دریافت کرد. رسالهٔ کارشناسی ارشد او پیرامون وایتهد و تحت نظر هارتسهورن به اتمام رسید. رورتی از ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۶ بر روی رسالهٔ دکترای خود در دانشگاه ییل تحت عنوان «مفهوم عاملیت بالقوه» ( به انگلیسی: The Concept of Potentiality ) کار کرد و پس از دو سال خدمت در ارتش به استخدام کالج ولزلی درآمد. [ ۳]
رورتی در خرداد ۱۳۸۴ و درحالی که هیچ اثری از او به فارسی برگردانده نشده بود به ایران رفت. زبان سادهٔ رورتی باعث شد تا محافل روشنفکری چندان از او استقبال نکنند. روزنامهٔ شرق در شمارهٔ ۳۰ خرداد ۱۳۸۴ نوشت: «نتیجه گیری شخصی و تحلیل های فردی آقای رورتی به چنان ساده اندیشی و یک سونگری تأسف باری دچار می شد که … این شبهه را پیش آورد که یا جناب رورتی… ایرانی ها و سواد اجتماعی و فلسفی آن ها را بسیار دست کم گرفته و بحثی مقدمانی را برایشان تدارک دیده یا سطح سواد و توقع ما آن قدر بالا رفته که در پایان جلسه مبهوت بمانیم و بگوییم این صحبت ها چه دردی از حسرت انزوای فلسفی ما کم کرد. »
هرچند دیهیمی - مترجم کتاب اولویت دموکراسی بر فلسفه - در یادداشتی در روزنامهٔ جمهوریت و گفتگویی در وقایع اتفاقیه به دفاع از رورتی پرداخت، لکن کمک چندانی به بهبود تصویر رورتی در میان اهل فلسفهٔ ایران نکرد. [ ۴] [ ۵]
محتوای رسالهٔ دکترا و کتاب اول رورتی ( چرخش زبانی، ۱۹۶۷ - The Linguistic Turn ) تحت تأثیر فلسفهٔ زبان بود. رورتی تحت تأثیر جان دیویی به پراگماتیسم متمایل شد. اثر بعدی او یعنی «فلسفه و آینهٔ طبیعت» تحت تأثیر ایده های پراگماتسیتی و فیلسوفان تحلیلی ای چون کواین و سلارز نگاشته می شود. در این اثر رورتی در مقابل ایدهٔ بازنمایانندگی ( به انگلیسی: Representationalism ) که بر تمامی پروژهٔ معرفت شناسی مدرنیته از دکارت و هیوم و کانت تا پوزیتویست های منطقی حکم فرما است موضع گیری می کند. [ ۶]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفرورتی در ۴ اکتبر ۱۹۳۱ در شهر نیویورک و در خانواده ای چپ، اصلاح طلب و ضد استالینیسم متولد شد. بر طبق گفتهٔ خود خانوادهٔ او اگر تروتسکیست نبودند، لااقل سوسیالیست بودند. [ ۲] او در ۱۹۴۶ به دانشگاه شیکاگو راه یافت، جایی که شاگرد کسانی چون رودلف کارناپ، چالرز هارتسهورن و ریچارد مک کئون بود. در ۱۹۴۹ مدرک کارشناسی علوم انسانی و در ۱۹۵۲ کارشناسی ارشد خود را از همان دانشگاه دریافت کرد. رسالهٔ کارشناسی ارشد او پیرامون وایتهد و تحت نظر هارتسهورن به اتمام رسید. رورتی از ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۶ بر روی رسالهٔ دکترای خود در دانشگاه ییل تحت عنوان «مفهوم عاملیت بالقوه» ( به انگلیسی: The Concept of Potentiality ) کار کرد و پس از دو سال خدمت در ارتش به استخدام کالج ولزلی درآمد. [ ۳]
رورتی در خرداد ۱۳۸۴ و درحالی که هیچ اثری از او به فارسی برگردانده نشده بود به ایران رفت. زبان سادهٔ رورتی باعث شد تا محافل روشنفکری چندان از او استقبال نکنند. روزنامهٔ شرق در شمارهٔ ۳۰ خرداد ۱۳۸۴ نوشت: «نتیجه گیری شخصی و تحلیل های فردی آقای رورتی به چنان ساده اندیشی و یک سونگری تأسف باری دچار می شد که … این شبهه را پیش آورد که یا جناب رورتی… ایرانی ها و سواد اجتماعی و فلسفی آن ها را بسیار دست کم گرفته و بحثی مقدمانی را برایشان تدارک دیده یا سطح سواد و توقع ما آن قدر بالا رفته که در پایان جلسه مبهوت بمانیم و بگوییم این صحبت ها چه دردی از حسرت انزوای فلسفی ما کم کرد. »
هرچند دیهیمی - مترجم کتاب اولویت دموکراسی بر فلسفه - در یادداشتی در روزنامهٔ جمهوریت و گفتگویی در وقایع اتفاقیه به دفاع از رورتی پرداخت، لکن کمک چندانی به بهبود تصویر رورتی در میان اهل فلسفهٔ ایران نکرد. [ ۴] [ ۵]
محتوای رسالهٔ دکترا و کتاب اول رورتی ( چرخش زبانی، ۱۹۶۷ - The Linguistic Turn ) تحت تأثیر فلسفهٔ زبان بود. رورتی تحت تأثیر جان دیویی به پراگماتیسم متمایل شد. اثر بعدی او یعنی «فلسفه و آینهٔ طبیعت» تحت تأثیر ایده های پراگماتسیتی و فیلسوفان تحلیلی ای چون کواین و سلارز نگاشته می شود. در این اثر رورتی در مقابل ایدهٔ بازنمایانندگی ( به انگلیسی: Representationalism ) که بر تمامی پروژهٔ معرفت شناسی مدرنیته از دکارت و هیوم و کانت تا پوزیتویست های منطقی حکم فرما است موضع گیری می کند. [ ۶]
wiki: ریچارد رورتی