ریمازه. [ زَ / زِ ] ( اِ ) ریماز. جامه. ( از دیوان ناصرخسرو ذیل ص 394 ) : بدین نیکوتن اندر جان زشت است چو ریمازه ست در زین غرازه.ناصرخسرو.رجوع به ریماز شود.