ریم کردن ؛ چرک کردن. ( ناظم الاطباء ) : بباید دانست که حال خداوند تب اندر تب هم حال عضوی باشد که در وی آماس بود که پخته خواهد شد و ریم خواهد کرد همچنانکه درد آماس آن روز که پختن و ریم کردن آغاز کند، زیادت گردد. ( ذخیره خوارزمشاهی ) .
مخفف remove ینی حذف کردن برداشتن دراوردن
چطور از ریم دیبیام
یعنی حذف شدن
یعنی حذف شدن دیگه 😂
معنیش میشه حذف کردن مغز فندقی ها
خیلی سادست ریم شدن یعنی حذف شدن ریم کردن هم یعنی حذف کردن کلا ریم یعنی حذف در هر دو مورد صدق می کنه دیگه
ریم کردن . . . حذف کردن
یغنی حذف شدن
ریم یعنی . . حذف کردن
ریموو کردن، حذف کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)