ریم اهنج

لغت نامه دهخدا

( ریم آهنج ) ریم آهنج. [ هََ ] ( اِ مرکب ) ریم آهنگ. بیخی است از گیاه که آن را خرغول گویند. ( از ذخیره خوارزمشاهی ). بیخ خرغول. ( ناظم الاطبا ). معرب ریم آهنگ. ( انجمن آرا ) ( برهان ). ریم آهنگ. ریشه بارهنگ است. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به ریم آهنگ و خرغول و بارهنگ شود.

فرهنگ فارسی

( ریم آهنج ) ( اسم ) ۱ - آنچه بدان چیزی را پاک کنند . ۲ - بیخ خرغول که بدان چرک رخمها را پاک کنند .
بیخی است از گیاه که آنرا خرغوا گویند . بیخ خرغول .

پیشنهاد کاربران

بپرس