دیکشنری
مترجم
بپرس
ریعناک
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
ریعناک. [ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) زمین مثمر و حاصلخیز. ( ناظم الاطباء ). فَقل. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها