ریشه کرده

مترادف ها

deep-rooted (صفت)
عمیق، دیرینه، ریشه کرده

inveterate (صفت)
معتاد، ریشه کرده، دیرنه، کینهامیز

فارسی به عربی

راسخ

پیشنهاد کاربران

بپرس