ریشه راندن ؛ ریشه دواندن. ( آنندراج ) . ریشه کردن. ریشه دواندن. ( مجموعه مترادفات ص 589 ) . بیخ زدن. بیخ گرفتن :
به احباب از شهره شهدی چشاند
که در کامشان چاشنی ریشه راند.
ظهوری ( از آنندراج ) .
به احباب از شهره شهدی چشاند
که در کامشان چاشنی ریشه راند.
ظهوری ( از آنندراج ) .