ریشه داشتن در چیزی ؛ ریشه بردن بر چیزی. ( آنندراج ) . ریشه دار شدن. ریشه دوانیده شدن :
کی رود از خاطر آشفته ام سودای ناز
کز خط او ریشه دارد در دلم غوغای ناز.
بیدل ( از آنندراج ) .
کی رود از خاطر آشفته ام سودای ناز
کز خط او ریشه دارد در دلم غوغای ناز.
بیدل ( از آنندراج ) .