ریشار
لغت نامه دهخدا
ریشار. ( اِخ ) .( خان ) یوسف. ملقب به مؤدب الملک. وی سالهای دراز دردارالفنون تهران معلم زبان فرانسه بود ( متولد تهران 1868 و متوفای تهران 1935 م ). او کلکسیون کاملی از مسکوکات ایران در مدت عمر خود جمع کرده بود که هم ازحیث ارزش تاریخی و هم از جهت قسمت مادی بی نظیر بود و پس از او به ورثه وی رسید. ( فرهنگ فارسی معین ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید