ریش کشان. [ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ، ق مرکب ) در حال کشیدن ریش. ( یادداشت مؤلف ): پیادگان قاضی وی را ریش کشان به محکمه بردند. ( یادداشت مؤلف ) : کوسه کم ریش دلی داشت تنگ ریش کشان دید یکی را به جنگ.؟