( ریش آوردن ) ریش آوردن. [ وَ دَ ] ( مص مرکب ) ریش آوریدن. التحاء. ( یادداشت مؤلف ). روییدن ریش بر صورت کسی : خفته چه باشی به خواب غفلت برخیز پیش که ریش آوری درم نه و دینار.
سوزنی.
فرهنگ فارسی
( ریش آوردن ) ریش آوریدن . التحائ
پیشنهاد کاربران
خط آوردن ؛ پدید شدن موی نخستین بار بر پشت لب یا کنار رخسار. ( یادداشت بخط مؤلف ) . - خط دمیدن ؛ پدید شدن موی در صورت : ز مرزنگوش خط نو دمیده بسی دل را چو طره سر بریده. نظامی.