ریش در آسیا یا از آسیا سفید کردن ؛ کنایه از نادان و ناآشنا بودن به آداب و آیین معاشرت. تجربه ای از عمر دراز به حاصل نکردن. ( از یادداشت مؤلف ) . کنایه از کم عقلی و ناتجربگی. ( آنندراج ) :
نمی بینیم باقر یک سر مو پختگی با تو
مگر ریش سیاهت را سفید از آسیا کردی.
باقر کاشی.
نمی بینیم باقر یک سر مو پختگی با تو
مگر ریش سیاهت را سفید از آسیا کردی.
باقر کاشی.
ریش در آسیا یا از آسیا سفید کردن ؛ کنایه از نادان و ناآشنا بودن به آداب و آیین معاشرت. تجربه ای از عمر دراز به حاصل نکردن. ( از یادداشت مؤلف ) . کنایه از کم عقلی و ناتجربگی. ( آنندراج ) :