ریسه شدن. [ س َ / س ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) پی درپی رفتن بجایی. عده بسیاری دنبال یکدیگر جای گرفتن. قطار شدن. در پی هم افتاده خطی تشکیل دادن. ( یادداشت مؤلف ). چندین تن به دنبال هم به خانه ای یا جایی رفتن.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) پشت سر هم قرار گرفتن : بچه ها ریسه شدند . پی در پی رفتن بجایی . عده بسیاری
فرهنگ معین
( ~. شُ دَ ) (مص ل . ) (عا. ) پشت سر هم قرار گرفتن .