لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
دانشنامه عمومی
ریسندگی تکنیکی پیچ در پیچ برای تشکیل نخ از الیاف است. الیاف مورد نظر کشیده شده، پیچ خورده و روی یک ماسوره پیچیده می شود. نوعی ریسندگی مکانیکی در اواخر دههٔ ۱۷۰۰ اختراع شد و به یکی از مهم ترین صنایع انقلاب صنعتی تبدیل شد.
کشت پنبه و دانش ریسندگی و بافندگی آن در منطقهٔ مرواه در حدود قرن چهارم قبل از میلاد به سطح بالایی رسید. صادرات منسوجات یکی از منابع ثروت مرواه بود. [ ۱]

این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفکشت پنبه و دانش ریسندگی و بافندگی آن در منطقهٔ مرواه در حدود قرن چهارم قبل از میلاد به سطح بالایی رسید. صادرات منسوجات یکی از منابع ثروت مرواه بود. [ ۱]


wiki: ریسندگی
دانشنامه آزاد فارسی
ریسندگی (spinning)
فنِ کشیدن و تابیدن الیاف با دست یا دستگاه نخ ریسی، و تبدیل آن به نخ یا رشتۀ بلند. الیاف مصنوعی به صورت مایع از درون جوف های دستگاه تارسازیعبور می کند. نخ ریسی در گذشته با دست، و به وسیله دوکصورت می گرفت؛ دوک وسیلۀ ابتداییِ ریسیدنِ پشم است که در ایران پیشینۀ دیرین دارد. بعدها چرخ ریسندگیجانشین آن شد. حدود ۱۷۶۴ جیمز هارگریوزدر انگلستان دستگاه ریسندگی جِنیرا ساخت که نوع اولیۀ آن هم زمان هشت ماسوره، و نمونه های بعدی ۱۶ ماسوره را می ریسید. در ۱۷۷۹ ساموئل کرامپتون، دستگاه ریسندگی میولرا ساخت که یک چرخ متحرک برای حمل دوک ها داشت؛ از این دستگاه هنوز هم استفاده می شود. نوع دیگری از دستگاه ریسندگی، یک چارچوب ریسندگی دوّار داشت، که در ۱۸۲۸ در امریکا ابداع شد. در این دستگاه، یک مجموعه قرقره، با سرعت های متفاوت نخ را می کِشند و نازک و نازک تر می کنند، سپس نخ ها به هم تابیده، و حول ماسوره های درحال چرخش پیچیده می شوند. در آغاز، حدود ۹هزار سال پیش، نخ ریسی با دست و بااستفاده از فرموک(میله ای شکاف دار که دسته ای از الیاف را در خود نگه می دارد) صورت می گرفت؛ فرموک یک دوک سنگین بود که می چرخید و نخ را می تابانْد. حدود دهۀ ۱۳۰۰م، دوک نخ ریسی به اروپا وارد شد؛ گرچه استفاده از آن از مدت ها پیش در شرق رایج بود. این دستگاه، الگویی را برای نخ ریسی دوکی با ماشین به دست داد. طی قرن بعدی، چرخ نخ ریسی هم زمان نخ را می ریسید و حول ماسوره نیز می پیچاند؛ اما تا قرن ۱۸ در ماشینی شدن نخ ریسی تحول چندانی به وقوع نپیوست.
فنِ کشیدن و تابیدن الیاف با دست یا دستگاه نخ ریسی، و تبدیل آن به نخ یا رشتۀ بلند. الیاف مصنوعی به صورت مایع از درون جوف های دستگاه تارسازیعبور می کند. نخ ریسی در گذشته با دست، و به وسیله دوکصورت می گرفت؛ دوک وسیلۀ ابتداییِ ریسیدنِ پشم است که در ایران پیشینۀ دیرین دارد. بعدها چرخ ریسندگیجانشین آن شد. حدود ۱۷۶۴ جیمز هارگریوزدر انگلستان دستگاه ریسندگی جِنیرا ساخت که نوع اولیۀ آن هم زمان هشت ماسوره، و نمونه های بعدی ۱۶ ماسوره را می ریسید. در ۱۷۷۹ ساموئل کرامپتون، دستگاه ریسندگی میولرا ساخت که یک چرخ متحرک برای حمل دوک ها داشت؛ از این دستگاه هنوز هم استفاده می شود. نوع دیگری از دستگاه ریسندگی، یک چارچوب ریسندگی دوّار داشت، که در ۱۸۲۸ در امریکا ابداع شد. در این دستگاه، یک مجموعه قرقره، با سرعت های متفاوت نخ را می کِشند و نازک و نازک تر می کنند، سپس نخ ها به هم تابیده، و حول ماسوره های درحال چرخش پیچیده می شوند. در آغاز، حدود ۹هزار سال پیش، نخ ریسی با دست و بااستفاده از فرموک(میله ای شکاف دار که دسته ای از الیاف را در خود نگه می دارد) صورت می گرفت؛ فرموک یک دوک سنگین بود که می چرخید و نخ را می تابانْد. حدود دهۀ ۱۳۰۰م، دوک نخ ریسی به اروپا وارد شد؛ گرچه استفاده از آن از مدت ها پیش در شرق رایج بود. این دستگاه، الگویی را برای نخ ریسی دوکی با ماشین به دست داد. طی قرن بعدی، چرخ نخ ریسی هم زمان نخ را می ریسید و حول ماسوره نیز می پیچاند؛ اما تا قرن ۱۸ در ماشینی شدن نخ ریسی تحول چندانی به وقوع نپیوست.
wikijoo: ریسندگی
پیشنهاد کاربران
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹




ریسندگی به معنای جدا کردن پشم ها از هم و تنیدن آنها به یکدیگر ( مثل یک طناب )