ریسمان پاره کردن ؛ کنایه از شفا یافتن از بیماری سخت. ( از آنندراج ) . از بیماری و مهلکه شدید خلاص یافتن. ( مجموعه مترادفات ص 30 ) .
- || ناگهان به خشم آمدن و بر کسی تاختن.
- || ناگهان به خشم آمدن و بر کسی تاختن.
ناگهان به خشم آمدن و بر کسی تاختن.
ریسمان پاره کردن ؛ کنایه از شفا یافتن از بیماری سخت. ( از آنندراج ) . از بیماری و مهلکه شدید خلاص یافتن. ( مجموعه مترادفات ص 30 ) .