ریسمان باف


معنی انگلیسی:
rope-maker, spinner

لغت نامه دهخدا

ریسمان باف. [ مام ْ ] ( نف مرکب ) کسی که ریسمان می تابد. ( ناظم الاطباء ). غزال. ( دهار ). رجوع به ریسمان تاب شود.

فرهنگ فارسی

کسی که ریسمان می تابد

پیشنهاد کاربران

بپرس