ریسمان باز. [ مام ْ ] ( نف مرکب )رسن باز. دارباز. ( آنندراج ). بندباز. آنکه به روی طناب بازی می کند و می رقصد. ( ناظم الاطباء ) : نغمه در محفل تماشایش ریسمان باز تار طنبور است.سعید اشرف ( از آنندراج ).رجوع به رسن باز شود.
ropedancer (اسم)بند باز، اکروبات بندباز، ریسمان بازropewalker (اسم)بند باز، ریسمان باز، اکروبات طناب باز