ریزه کار. [ زَ /زِ ] ( ص مرکب ) باریک بین. دقیق. خوش کار. زیرک. هوشیار. وقوف دار. ( ناظم الاطباء ): تَبَن ؛ زیرک و باریک بین و ریزه کار گردیدن. متطرس ؛ فرد ریزه کار و پسندیده کار.( منتهی الارب ). || ظریف. ( ناظم الاطباء ).