لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
میکروسکوپ
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (اسم ) میکروسکوپ.
فرهنگستان زبان و ادب
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:میکروسکوپ
wikijoo: ریزبین
مترادف ها
ذره بین، میکروسکپ، ریزبین
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
برای کلمه microscope در اردو کلمه "خوردبین = به کار می رود همان خُردبین به کار می رود. . . واژه ای فارسی رائج در اردو مانند بسیاری از واژه های ترک شده در فارسی، که در اردو هنوز رواج دارند.
ریزبین =میکروسکوپ