ریز خندیدن: [ اصطلاح در تداول عامه ] ریز ریز خندیدن ، مقابل گاه گاه خندیدن ، نخودی خندیدن . پوزخندزدن
( ( آرزو گلدان کوچک را با شاخه ی دراز گلایول ازوسط میز سراند گوشه میز و ریز خندید. "راستش اول فکر کردم خریدار نیست. " ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 22. ) )
( ( آرزو گلدان کوچک را با شاخه ی دراز گلایول ازوسط میز سراند گوشه میز و ریز خندید. "راستش اول فکر کردم خریدار نیست. " ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 22. ) )